عاغا میگن ولنتاین نزدیکع .
یکی بیاد سرپرستی منوو بع عهدع بگیرع یع کادویی چیزی بگیرع بعدش خودم دعوا را میندازم کات کنیم خخخ
ناموصن این مسخرع بازیااا همش عز رو بیکاریع جووناس هاااا وگرنع اگ کار داشتن ک ب فک این ولنتاین و سکرت بازیا و چرت و خل بازیا نبودن
عاغا میگن ولنتاین نزدیکع .
یکی بیاد سرپرستی منوو بع عهدع بگیرع یع کادویی چیزی بگیرع بعدش خودم دعوا را میندازم کات کنیم خخخ
ناموصن این مسخرع بازیااا همش عز رو بیکاریع جووناس هاااا وگرنع اگ کار داشتن ک ب فک این ولنتاین و سکرت بازیا و چرت و خل بازیا نبودن
اجی فاطمم اومدع
نزدیک یع ماه بود بخاطر امتحانا نیومدع بود
فرجه هارو هم نیومد اونجا موند بخونع
اعتراف میکنمــ دل تنگش شدع بودمــ:/
+تولد کوثر رو نگع داشته بودیم اجی بیاد بگیریم و من هنو هیچی نخریدم .باید بعد نهار برم یع چی بخرم
عز همع بدم میاد
حال عز همشون بهم میخورع
تف تو اون همع دلسوزی ک واسع صونا کردمـدخدرع بی لیاقت
رفیقام همین چن تا مجازیان.البت اگ عز اونام نخورم://
دگ دارم ب این نتیجع میرسم تنها بودن بهترع حداقل راحتم و میدونی کسی نی
وقتی رد میدم تو بیان کامنت میزارم. اینو یکی فهمیدع بود و وقتی کامنتای مکررمو میدید میومد سراغم ک باز چتع:/
مرض دیگم عوض کردن پروف هامع.الان گوشی خودم نی وگرنع پروف هر برنامع داشتم عوض کردع بودم
بقیشم ک دگ
عه این خااک خوردن سرفم گرفتع:/
هرروز بع کنکور نزدیک نر و منم هرروز حالم بدتر :/
حالم عه همع چی بهم میخورع
عه روزایی ک میان و میرن
عه ادمایی ک دور و برمن
عه دروغایی ک میگن
یع عمرع بازی خوردم . حالام دارن بازیم میدن
متنفرم عه احمقانع ها
میخام پشت کنکور ببینم کی چهع مرگش میشع!!!
تفف بع این حماقت ک یع عمرع بع گامون دادع
خدایا بع عدالت شک دارم!! تا کی باید جور اشتباهای بقیع رو کشید!!
صب پامیشم .میرم پایین بع چرت و پرتای زندگی فک میکنم میشع نهار میرم بالا یع چی نخوردع نخوردع سیستمو باز میکنم صدای باندارو بالامیبرم و اهنگ گوش میکنم ساعت ۳ میرم پایین درس نخوندع خوندع تا وق شام وق میگذرونم
راستش اینقد شکنندع شدم.تحمل هیچیو ندارم حتی حرفای سادع روو زوود بم برمیخورع و رد میدم تو خونع حکومت نظامی راه انداختم .هیشکی بام حتی جرات حرف زدن ندارع . هوووف
نمیدونم اینهمع راهو اومدم الان چرا ول کردم درس خوندنووو.
زیر اینهمع سنگینی ک وجودمو گرفتع دارمم غرق میشم
+ادمای فیک چقد زیاد شدن.:)
عه شماهام دگ دلسرد شدم
خعلی وقتع هیچ سرگرمی ندارمـ
شدع بودم یع مردع متحرکــ. کارای تکراری ،، ادمای تکراری،، حرفای تکراری،، دروغای تکراری،،فکرای تکراری.
متاسفانع یاشایدمـ خوشبختانع ادم متنوع طلبی عم! و این منو عز کارای تکراری خسته میکنه مدام دنبال چیزای جدید عم.
یع چن مدتع حداکثر نهایت تلاشمو میکنمـ بیرون عزخونع نرمـ. با افراد خانوادع حداقل معاشرت رو دارم(البت اگ کوثر رو فاکتور بگیرمـ.ک اون دلیل دارع:))و بع طبع کسل کنندس! ولی خو برا ادمی مث من بعضی وقتا اینجور شرایط لازمع اینک منزوی بشع و یکمـ خودشو بسازع.
من گل خشک زیاد دارمــ .همشونو جم میکردمــ بیدلیل خوشم میومد عه این کار. چن وق پیش یع جعبه خالی رو میز سیستم بود نشستم یع سری عه گل خشکارو توش چیدمـ. چیز جالبی شد. میشع بش ب چشم سرگرمی نگا کرد.البت برا تابستونــ.برا بعد یع کنکور وحشتناک!
اینم دسدبندیع ک منو کوثر درست کردیمـیکی برا من یکی برا کوثر. راستش کوثر تازگیا خعلی باهامع.بع اینخاطرع ک فک میکنع میرم دانشگاهو تنها میمونع و کسی نی حرفاشو بش بگع! ولی زه خیال باطل دانشگاه رفتن کجا بود با این اوضا!؟؟؟
:)
دنبال دوتا آویز واسع وسط دسبندا میگردمـ.
منـــ.
فصل های دینامیک ،، حرکت شناسی،، نوسان ،، فیزیک هسته ای و اتمی.
و اهنگـــ و خاله پری :)
یع آرامش کاذبــــ. کــ باعث میشع بگمــ بیخیال همع چی و اهنگ گوش کنیم بجا درس خوندن.خعلی مزخرفع
رفاقت چن سالمو ک واسش عه خاهر نزدیک تر بودم تو دو دیقع بع حرفای یع پسر لاشی ک فقد دارع گاپشو میع فروخ
چرا این چن مدت هرکی میرسع یکی بم میزنع!؟؟؟؟
واقعن غرق شدین تو عشق و ادمای الکی و فیک !! عشق چی باووو کشکع همع چییی اونم چی مجاااازی!!!؟؟؟؟؟
ولی نمیفهمــــــــــــــــــــــــه حرفامووو
پسرع مخش کردع !! خووحق دارعدستش تو کارع. بلدع چطوری مخ بزنعلنتی!
بم میگع خالع اییادمـ باشع اسیناشو تویع پست رمزدار بزارمـ طرف خعلی گاگولع.
نمیدونم چرا وقتی بم فوش ناموصی میدن بجا اینک عصبانی بشم خندم میگیرعالبت جادارع بگمـ منم قشنگ میشورمااا خخ
عنوان جالبیع نع!؟؟ ولبت خندع دار
بعد امتحانا با افسانع برنامه برا جمع بندی ریختیم ک بخونیم .
من ک مسمم داشتم میخوندم چون ۶-۰عقب بوزم عه بازی و چیزی واسع عه دس دادن ندارمـ
با درس ها بدجور رل زدع بودم تا اینک قضیع اوود کردن دیسک بابام مطرح شد.امرو رفتع ارومیه پیش دکدرش اینجور ک بوش میاد قرار بر عمل تو تابستونع
منم مجبوری اومدم خونع عزیزم
منم عه اون ادمایی عم ک وقتی میدونن قرارع برن یع جایی دستشون ب کاری بند نمیشع!واس همین تست های فیزیک و شیمی اوار شدن روسرم
خلاصع یع توفیق اجباری باعث شد رل زدنم با درسارو بهم بزنم
قسمت دوم پستم مربوط میشع بــ اینکـ.
دنبال یع قدرت دهندع دگ بودم چن وقتع تو ذهنم بود حالا یکیشو پیدا کردمــ دگ میرم اونجاا.
اونجا هم راحت نبودم فوقش اینع میرم بلگفاجایی ک اولین بلاگم رو زدم:)
تنها بلاگی ک عه من اپدیت میشع (ارتش تک نفره )س .اونم با این تفاوت ک tel meرو هم غیر فعال میکنم تا هیچ کامنتی دریافت نکنم!
عااا اگ بچع ها همت کنن کلکلو ها رو هم با بچع ها اپدیت میکنیمـ
عادت کرده بودم بخاطر قول هایی که به بقیه میدم بزنم زیر قول هایی ک به خودم داده بودمــ.ـــ
ولی اینبار فرق دارع!تا وقتی ک وقتش نشدع دل نوشتع ای تو بیان نمینویسم:)یاعلی
بعضی وقتا ب این فک میکنم ک عز خدا نزدیک۱۹سال عمر گرفدم.تا ۹سالگی عه دنیا هیچی حالیم نبود.عه ۱۰سالگی تا ب الانم زندگی هیچی حالیم نکردع ! هیچی عز زندگی کردن!
بقول بهزاد پکس هیشکی نمیتونه بفهمع چی میگم ، ولی انگا اون خودش میدونع چی ک چی دیدم، چی کشیدم، چی ارزو کردم
دلم پـــــــــــــــــــــــر حرفع.
ولی حیـــف حیـــــف و حیـــــــــــــــف:)
دلم میخاد یع شب بخابم و فرداش ک بلن شم ببینم همع چی تموم شدع!همع چی!
دلم برا نوشتن و خالی شدن تنگ شدع
حال دلم نسبت ب پارسال خعلی بهترع.
با هیشکی ارتباطی ندارم.درحد اینک بچع ها زنگ بزنن و سوال بپرسن یا کلاس هماهنگ کنن .
حتی تو دفدرچع کوچولومم نمیتونم راحت تکست بنویسم:(
+تو اهنگی ک تو خندع های فالش گذاشتم دخدرع چقد شبیه منع.ظاهرش:پوستت سبزع مث گل موهات سیاه شب.حتی اخلاقشم انگا مث من گندعفقد یع فرقی داریم:یکیو دارع ک واسش میخونع ولی ما همچنان پرچم سینگلیمون بالاس:)
منم مث همع تو این مدت خعلی فرق کردم با قبلنم.خعلی:)
یع دقدرچع دارم ذهنیاتم رو توش مینویسم .چن روز پیش بابام برگشتع میگع ذهنیاتت خوبع وعز فلان حرفت خوشم اومد.فک میکردم تو خونع امنیت و ازادی داریم من چ میدونستم بابام میرع طبقع پایین میشینع پشت میزم و دفدچع مو عز اول تا عاخر میخووونع.
شاااید باورتون نشع ولی وقتی فهمیدم مستقیم رفدم سروق دفدرچع چی نوشتمم و ننوشتم.شکر خدا هنورز زندم
#یع فکر کاری دارم ک فقد باید عز پس این کنکور بربیام باید عملیش کنم.فقد نیاز ب کمک چن تا بچع ها دارم ک تو ذهنمن تا عزشون کمک بگیرمامیدوارم عملی شع:)
یع حال دپرسی عجیب ته ته وجودمو گرفتع!
در یک جمله میشع گف نمیدونم چ مرگمع!
دقیقن درشراطی عم ک هر چقد پیک بزنم مست نمیکنع:/
ولی باز جای شکر دارع ک ع درسام نمیزنم(تقریبن:/ )
کلن تو کتم نمیرع ک چرا باید دلم بگیرع و بشم هاپو ک پاچع میگیرع و حس هیچی رو ندارع
شهر در سکوت مطلقع!همیشع صدای ماشینای خیابون اذیت میکردن الان صدای نبودشون اذیت کنندس:/
ولی خو انگیزع اینروزامو تو خندع های فالش پست کردم!
پلی کردن اهنگا عصن توصیع نمیشع
عز ساعت شیش رو پلیرر پخشع
با هدست باعاااااخرین ولوووم
اهنگ بعدی
[اشکهایش را پاک کردع و روانع حمام میشود]
خدایا مرسی بابت همع دردایی ک اوار کردی رو سرمون.هرچند ک کوچیک باشن
الان اروممارووووووم!
+کاش مث تتل انقد گل میزدمــ کــــ
١تو این مدت انقدی ک بارون اومدع (بیشتر ع یع هفتس ی بند دارع بارون میاد) نم کشیدیم تنها ارفاقی ک واسمون قائل میشع اینع ک یکم ع شدتش کم میشع حالااا ما ب درررک اون چاگالا و گوجع سبزای حیاط ک کلی واسشون نقشع داشتم چ گناهییی کردن گیلاسم ک ب لطف اب دادن بد موقع بابا امسال نداریم
٢ی ترسی ته دلم هس ک نمیزارع حالم خوب باشع انگا بدنم شدییییید دارع ع قانون اول نیوتون پیروی میکنع و نمیزارع از این حالی ک هسدم فاصلع بگیرم.انگا میترسم حالم خوب باشع .
برخلاف نظر بقیع عز نظر خودم ادم ضعیف و ترسویی عمضعیفم ک نمیتتونم سبک زندگیمو عوض کنم چون میترسم وضعم بترر شع ک عصلن کشش هیچ تنشى رو تو این وضعیت ندارم ولی اب ک یجا بمونع و راکد باشع عاخرش میگندع.[دارم ع همع چی فرار میکنم]
٣دگ احتمالن ان نشم {—سع شنبع } شارژمم صف کردم
٤خوشحالم ک انگیزع درسیم برگشتع
٥چون ع عدد چار بدم میاد اینم برا پنج شدن موردام
یاعلی
امشب جشن خالع بود،،بالاخرع ع دس خالع هم راحت شدیمهعیییی دلمم گرفتااا اخع خاطرات زیادی با خالع داریم،بیچارع ب هر سازمون رقصیدع ،خداسلامتش کنه،،،
کلی حرف دارم ولی نمیدونم ع کجا بگم واس همین مث همیشع حرفامو قورت میدم
نای تایپ ندارم:\
نمدونم ی دانشجو چطور میتونه برای برداشتن چن تا بد الکلی و انژیوکت از بیمارستان خودشو زرنگ بدونه:/
واقعا شعورشون چطور همچین اجازه ای بهشون میده؟هرچقدم تو بیمارستان پد و انژیو وسرنگ زیاد باشه ،چطور شعور و انسانیت ی نفر متونه اجازه همچین کاریو میده؟
حدااقل برا من یکی ک بیشعوری حساب میشه :| و نمدونم چرا اعصابم خورد میشه برا این کار
درباره این سایت